توضیحات کامل :

پاورپوینت مفهوم عقلانیت در اقتصاد در 39 اسلاید بسیار زیبا و قابل ویرایش آماده ارائه با اسلایدشو با فرمت pptx و رعایت تمامی استانداردهای زبان فارسی

 

 

فهرست مطالب

چکیده

مقدمه

تاریخچه و مبنای عقلانیت در اقتصاد متعارف

عقلانیت و نفع شخصی

مفهوم عقلانیت در اقتصاد کلاسیک

مفهوم عقلانیت در اقتصاد نئوکلاسیک

انتقادات وارد بر مفهوم عقلانیت (رفتار عقلایی)

عقلانیت اقتصادی از دیدگاه نهادگرایان

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

 

بخشی از متن

چکیده

از ضروریات نظریه‌پردازی در هر موضوعی و از جمله در رابطه با اقتصاد توجه به پیش فرض‌ها و بنیان‌های فلسفی آن موضوع است. عقلانیت به عنوان پیش فرضی اساسی در بررسی رفتار عاملان اقتصادی در اقتصاد متعارف در نظر گرفته می‌شود.

این عقلانیت یا علم انتخاب عقلایی (هاجسون 1998) که از مبانی انسان شناسی غربی پس از دوره رنسانس شکل گرفت دارای تعابیر مختلفی است. در اقتصاد کلاسیک از عقلانیت به عنوان ابزاری برای حداکثر کردن مطلوبیت و سود استفاده می‌شود که از اندیشه‌های فلسفی دانشمندانی مانند بنتام سرچشمه گرفته است. این عقلانیت ابزاری که به عنوان راه‌حلی برای تحلیل رفتار سرمایه داران غربی شکل گرفته بود، دارای محدودیت‌هایی بود و جامعیت خود را از دست داد. در مقابل نهادگرایان با تاکید بر اینکه عقل انسان کامل نیست، با بررسی روانشناسی رفتار انسانی و تمرکز بر ساختار ذهنی به عنوان نهاد ذهن به ارائه نظراتی کامل‌تر و جامع‌تر در رابطه با رفتار عقلایی انسان پرداختند.

بنابراين در این مقاله بعد از مقدمه، ابتدا به توصیف مفهوم عقلانیت در اندیشه‌های متعارف کلاسیک و نئوکلاسیک می‌پردازیم و سپس ضمن بیان انتقادها به این پارادایم‌ها که عقلانیت انسانی را به حداکثر کردن لذت و فردگرایی محدود کردند، به بیان دیدگاه‌های نهاد گرایان در مورد طبیعت انسانی و ساختار ذهنی و نحوه کارکرد عقل در این چارچوب و همچنین مفهوم عقلانیت می‌پردازیم.

از توصیه‌های گری گوری منکیو (استاد اقتصاد): مقداري روانشناسي ياد بگيريد؛ اقتصادداناني مثل من اغلب وانمود مي‌کنند که مردم عقلايي رفتار مي‌کنند. يعني فرض مي‌شود مردم با دقت رياضي، بهترين کاري را که مي‌توانند براي رسيدن به اهداف خود انجام مي‌دهند. يک مقدار روانشناسي مفيد است تا پادزهري به افراط گري اقتصاد کلاسيک باشد. چنين درسي، نواقص عقلانيت انسان‌هایی مثل خود من را آشکار مي‌سازد. نمی‌دانم که با این کار اقتصاددان بهتری شده‌ام یا نه، اما مطمئن هستم که مرا اقتصادداني متواضع‌تر ساخته و گمان دارم انسان بهتري شده‌ام. (بخشی از مصاحبه آقای منکیو با روزنامه نیویورک تایمز)

مقدمه

برای کسانی که در حوزه علوم اجتماعی به طور کل و در حوزه علم اقتصاد به طور خاص به تحقیق، پژوهش و نظریه پردازی مشغولند، تعیین پیش فرض‌های مربوط به این نظریه‌ها ضروری به نظر می‌رسد. این پیش فرض‌ها و بنیان‌های فلسفی می‌توانند از مبانی معرفتی و اعتقادی استنتاج شده باشند. در علم اقتصاد عقلانیت به عنوان پیش فرضی اساسی برای تفسیر رفتار عاملان اقتصادی در نظر گرفته شده و در تکامل ادبیات اقتصادی سهم زیادی داشته است. همچنین یکی از وظایف اصلی نظریه‌های اقتصادی توضیح و تفسیر رفتار اقتصادی افراد و بنگاه‌ها و نتایج آن (در سطح خرد) است، که یکی از مشخصه‌های بنیادی و پذیرفته شده جهانی آن رفتار عقلایی انسان اقتصادی است. قبل از اشاره به مفهوم عقلانیت اقتصادی لازم است تا اشاره‌ای به مفهوم عقل داشته باشیم. عقل محض عبارت است از معلوماتی که از راه حواس حاصل نمی‌گردد، بلکه از هر حس و تجربه‌ای مستقل است و مربوط به طبیعت، فطرت و ساختمان ذهن انسان است (ویل دورانت، تاریخ فلسفه، ص240). بنابراین می‌توان بین عقل، حس و تجربه تمییز قائل شد. همچنین عقل به این مفهوم یا خرد با عقلانیت کمی فاصله دارد، بنابراين می‌توان عقلانیت را «فعالیت عملی در جهت خرد» تعریف کرد (هیندس1977،‌هاجسون 1988). در تعریف مفهوم عقلانیت، اختلاف نظرهای زیادی بین اقتصاددانان با خودشان و دیگر صاحب نظران حوزه‌های علوم اجتماعی وجود دارد. رفتار عقلایی در اقتصاد نئوکلاسیک به همراه فردگرایی در یک مفهوم ساده به معنی تلاش برای حداکثر کردن (در قالب مطلوبیت برای مصرف کننده و سود برای تولید کننده) منافع مادی فردی است. این تعریف از عقلانیت- عقلانیت ابزاری- تا حدی مشکل تحلیل رفتار عاملان اقتصادی را حل کرده است. اما با توجه به اینکه این تعریف جدا از ارزش‌ها و باورها برای همه جوامع یک نتیجه به دست می‌دهند و اینکه انگیزه رفتار اقتصادی انسان‌ها را فقط در نفع شخصی قرار می‌دهد، کمی دور از واقعیت به نظر می‌رسد. در مقابل اقتصاددانان نهادگرا با تاکید بر اینکه نهادها موضوع مطالعه اصلی نظریات اقتصادی هستند (همیلتون، 1919) و اینکه اقتصاد به مطالعه رفتار اقتصادی انسان می‌پردازد، بر ماهیت چند بعدی انسان تاکید می‌کنند و به تبیین عقلانیت در رفتار انسانی می‌پردازند.

با این مقدمه، آنچه که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت، این است که مفهوم عقلانیت در رفتارهای اقتصادی در اندیشه‌های اقتصاد کلاسیک و نئوکلاسیک چیست؟ چه ایراداتی به آن وارد است؟ نهادگرایان چه تعریفی برای تکامل این مفهوم ارائه داده‌اند؟

و ...